در خانه باز شد

کودکی گرسنه

شادمان به سمت در دوید

پــدر باز هم دست خــالی به خانه آمده بود

کودک نگاهی به چشمان خیس و شرمسار پــدر انداخت

دستان او را گرفت تا دیگر ..

خالــی نباشد...